حجم سنگین نبودن

گفته اند عصر حاضر عصر شکوفایی علم، عصر ارزش آفرینی و معنی گرایی،‌عصر فناوری های نوین و پیشرفته است و از همه مهم تر عصر تنهایی

حجم سنگین نبودن

گفته اند عصر حاضر عصر شکوفایی علم، عصر ارزش آفرینی و معنی گرایی،‌عصر فناوری های نوین و پیشرفته است و از همه مهم تر عصر تنهایی

شنبه

دوباره به سراغ تو می ایم

تا در تو خالی کنم انبوه نگفته های بی صداییم را خاموش

ولی حیف که انگار تنها انهنگ حزین صداست که ارام می کند و اگر نباشد هیچ

امروز برگشت به این سرزمین تنهای هر چند خوب می دانم هر کجای این اسمان هم که بروم باز هم تنهام

یک دوست می خواهم ولی توان ارتباطم نیست جا می زنم لق می زنم می لنگم یک چیز و یا شاید چندین چیز کم است یارایم نیست بلد نیستم شاید

حمید هم و شاید بقیه چه فرق می کنم کسل کننده ام و سرد حرفی برای گفتن ندارم جز نالیدن

خوابم می اید انگار سالها بیدار مانده ام

می خوابم ولی باز هم خسته ام

یم خانه می خواهم از ان خود خاموش و ارام و مطبوع که بخوابم و باندیشم با خود ساعتها در سکوت این است که می خواهم اری سکوت و باز هم سکوت و بعد غوغا خواهم کرد شدید و شدید و شدید.

تنهایی

 

بارب چنان کن سرتنجام کار                                   تو خوشنود ماشی و ما رستکار

خدایا ای خدایا ای خدایا ای خدا

الها ای الها ای الها ای الا

نسیما ای نسیما ای نسیما ای نسیم

دل آرام منی تو ای نشاطم ای قسیم

گرت نام تو را بر پیکرم جاری کنم

همانا شسته باشم ان همه ناپاکیم

ورم در یاد من روزی تو را جایی نبود

تو ان یاری گری کز من نرنجی یک دمی

من آن شرمنده روی تو ام جانانه ام

گزین عالم همه بیماریم باشد تو را  دلداریم

مرا مرهم کنی دل را بیاسایی همی

روانم را که سخت آشفته می دارم  بیاسایی همی

تو را جانا به دلدارارم ولی ناگاه فراموشت کنم

تو را هرگز مباشد یک دم هم حتی جدایی

الاهی ای الاهی ای الهی ای اله

تو را جانا نباشد یک دم هم از من جدا

 

دوستت دارم یا خدا

 

 

 

امروز با حمید چت کردم. کمی دلم سبک شد. کمکم کرد و چند تا کتاب برای تافل بهم معرفی کرد.

باید تافل رو بگیرم باید

امروز ۶ فروردین و تولد حضرت محمد

تا امروز فقط روز اول بعد از سال تحویل اون هم به مدت ۱ دقیقه با هم حرف زدیم و بعد این من بودم که شب بهش زنگ زدم و فرداش که گفت شاید تا جمعه بمونه و برای عباس دارن می رن خواستگاری و روز بعد که گفت شب می رم و بعد موبایل خاموش به بهانه ایجاد تعادل!!!

و اینکه اره زنگ امروز رو که زدی دیگه کاری ندارم و بعد خاموش کرد تا امروز جالبه نه؟ الان نمی دونم حتی کجاست رفته نرفته؟

نمی دونم چرا اینکارو می کنه اون بعد از اینکه کلی باهاش حرف زدم هفته ژیش وقتی دقیقا از شنبه تا ۴ شنبه خاموش کرده بود و بعد از اس ام اس که به خواهرش زده بودم روشنش کرد.

می گه نمی خوام روشن باه از امواج بدم می یاد ولی دروغ می گه یعنی مامانش هم ازش خبری نداره؟ یعنی اونها هم نمی دونن اون کجاست؟

خیلی ناراحتم دلم گرفته و هر وقت به این فکر می کنم چشمام ژر از اشک می شه و قلبم می گیره. چه ادعایی مزخرفی که دوستم داره می دونم هیچ علاقه ای نداره هیچی چطور می شه کسی رو دوست داشت و حتی حالش رو هم نژرسیدو

هه می گه اره من که مثل بعضی ها ترسو نیستم که زنگ نزنم. هر وقت بخوام کاری بکنم می کنم بدون اینکه از کسی بترسم. ژس نمی ترسه نمی خواد.

از اینکه دارم عیدم را با فکر کردن بهش خراب می کنم از خودم بیزارم

از اینکه فکر خاموش کردنش و جواب ندادنش باعث شده اخلاقم تند و خشن بشه و عصبی باشم از خودم حالم به هم می خووره

اهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

کاش عشق نبود. نبود نبود

چقدر تنهایم چقدر کور

اولین روز سال ۱۳۸۷

 

اخرین دقایق ژارسال تمام خواسته هایی که از امسال داشتم رو نوشتم و گذاشتمش لای قرانم

ببینم کدوماش براورده می شن.

 من که خیلی دلم روشنه

تازه امسال برای اولین بعد در این ۵ سال اون بود که همون لحظه سال تحویل بهم زنگ زد و بهم تبریک گفت به این میگن داشتن یک سال خیلی خیلی خوب

 

خدایا به امید توام من

امسال رو سال تعادل و توازن نامگذاری می کنم تا در وجودم رخنه کنه

 

هیچ حرفیبرای گفتن ندارم.

اصلا از حرف زدن و حرف شنیدن بیزارم

بی زار از همه چیز و همه کس

به تنگ امده واقعی